تونل وحشت سه ممنوعیت تغییرات در دودکش های وسایل گاز سوز خانگی در زمان بهره برداری با بازخوانی یک پرونده واقعی مرگ خاموش و ارائه راه کار قانونی برای این قبیل تغییرات
فهرست این جلسه 🔻 👈 .
متن پیش روی برگردان فایل صوتی است که به همت گروه نگارش آماده و در اختیار شما قرار گرفته است.
مرجع حقوق مهندسی ایران همیار و همراه جامعه مهندسی ایران
این جلسه در ادامه مباحث مرگ خاموش و تونل وحشت سه بوده و عمدتاً مربوط به مهندسان ناظر گاز ، تاسیسات مکانیکی ، هماهنگ کننده و تک ناظره است . علت نامگذاری تونل وحشت این است که واقعا وحشتناک است و مردم بیگناه در زمان بهره برداری از خانه خود، در مرگ خاموش می میرند . عزیزانی که تا دیروز در کنار ما بوده و با ما غذا میخوردند و سالم و سرحال زندگی میکردند اما شب میخوابند و صبح فردا به خواب ابدی فرو می روند و یا خانواده هایی بوده اند که همگی در مرگ خاموش به رحمت خدا رفته اند . اینها نیازمند دقت بیشتر ناظران گاز میباشد.
بازخوانی پرونده اول درخصوص مرگ خاموش
پرونده مربوط به این حادثه، ناشی از ایجاد تغییراتی در دودکش بخاری گازی در زمستان سال 1390 در تهران میباشد. آپارتمانی در 4 طبقه 8 واحدی که هر طبقه 2 واحد و حدود 90 متر مربع بود، در سال 1388 در منطقه کوهسار در شمال منطقه شهران در تهران پایان کار و سندهای تفکیکی میگیرد و سازنده تمام واحدها را فروخته و همه واحدها دارای سیستم گرمایش بخاری گازی وآب گرم با آبگرمکن گازی دیواری بودند. البته الان در اکثر جاها در تهران خصوصاً شمال تهران ، دارای سیستم پکیج هستند و به خاطر ترس از مرگ خاموش ، از بخاری گازی پرهیز میکنند.خریداری واحد طبقه 2 غربی را در سال 1388 خریدای کرده و تصمیم میگیرد که در اواخر زمستان همان سال یا بهار سال بعد، عرض کمد دیواری یکی از اتاقها را حدود90 سانتیمتر بزرگتر کند.
سمت چپ این کمد دیواری مطابق شکل زیر و پلان ، محل دریچه لوله دودکش بخاری گازی در دیوار بود .
- بعد از بازدید نجار و سازنده کمدها ؛ ایشان به مزاحمت دودکش برای تعریض کمد اشاره میکند و مالک هم در پاسخ به وی میگوید که خودش دیوار را شیارزده و لوله دودکش بخاری را جابجا میکند. بعد خودش شخصاً محل جدید دریچه دودکش را مشخص کرده و با لوله سیمانی آزبست و زانویی 45 درجه آن را به لوله دودکش موجود متصل می کند.
مطابق شکل انتهای صفحه متاسفانه این تغییرات را طوری انجام میدهد که لوله دودکش به صورت سیفون عمل می کند ، یعنی دود ابتدا باید به سمت پایین میرفت و بعد به سمت بالا مسیر خود را پیدا میکرد. در حالی که دود نمیتواند در مسیر سیفونی حرکت کند و نمیتواند مثل آب در سیفون فاضلاب جریان پیدا کند .
قابل ذکر است که فرد غیر متخصص و ناشی در صنعت ساختمان؛ با آدم جانی و قاتل و خائن تفاوتی ندارد. تفاوتشان فقط در عمدی و غیر عمدی بودن کارشان است وگرنه نتیجه کارشان یکی است . به همین خاطراست که باید در ساختمان سازی مجری ذیصلاح حضور مفید و موثر داشته باشد .
مطابق شکل ،کار تغییرات دودکش و ساخت کمد به پایان می رسد ؛ بدون این که نجار اطلاعی از نحوه ساخت دودکش داشته باشد و همچنین مالک بداند که چه اشتباه خطرناکی در اجرای دودکش مرتکب شده است . مالک نادان بعد از مدتی دچار مشکلات اقتصادی و چکهای برگشتی شده و مجبور به فروش خانه میگردد و با پول فروش خانه در همان محله ،واحدی 60 متری اجاره میکند .
خریدار جدید این واحد، یک خانواده سه نفره ؛شامل والدین و یک فرزند پسر تک فرزند 20 ساله، دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه تهران بودند که از مهرماه1390 در آن ساکن شدند و اتاقِ دارای کمد این پرونده را برای پسرشان در نظر گرفتند که مناسب ایشان و محل نگهداری کتابهایش باشد . در فصل سرما و حدود آذر ماه سال 1390بخاری گازی در اتاق پسر نصب میشود و پسر جوان خانواده ساعت 11 شب که برای خواب به اتاقش میرود ، و بخاری گازی که روشن بود، متاسفانه گاز مونوکسید کربن استنشاق کرده و دچار مرگ خاموش میشود . صبح روز بعد که والدینش از دانشگاه نرفتن او متعجب میشوند ، وقتی به اتاقش میروند با پیکر بی جان پسرشان مواجه میشوند. بعد از حضور اورژانس ، فوت پسر جوان تائید می شود و بعداز صورت جلسه کلانتری و اداره آگاهی ، جنازه به پزشکی قانونی منتقل میشود و بعد از بررسی اعلام گردید که مرگ در اثر استنشاق گاز مونواکسید کربن بوده است .
در پرونده حادثه ایی که قبلاً بررسی شد، پسر جوان در سوئیت کوچک 38 متری در اثر کمبود اکسیژن ناشی از نبودن دریچه تبادل هوای آزاد برای پکیج ، فوت کرد اما در این حادثه، مرگ در اثر کمبود اکسیژن نبود، بلکه به علت استنشاق گازمنو اکسید کربن بود و اینها با هم تفاوت دارند و دودهای گاز و ذغال و … و اثرات آنها و نیز اثر ترکیب بخار آب با گازمنو اکسیدکربن که باعث اسیدوز ریوی میشود؛ فرق دارد .
پرونده به دادسرای کیفری رفته و ناظر گاز ، مجری گاز ، تک ناظر و سازنده احضار میشوند. تک ناظر مسئول کارهای همه ناظرها ( ناظر سازه ، معماری ، تاسیسات برق ، تاسیسات مکانیکی و نقشه برداری ) است . ابتدا کسی متوجه تغییرات دودکش نشد .کارشناس دادگستری یک نفره به اتفاق ناظرها و سازنده از ساختمان بازدید کردند . ناظرها گفتند اینجا تغییرات اتفاق افتاده . بعد که با قلم و چکش دیوار را تراشیدند معلوم شد جای دریچه دودکش عوض شده و کمد دیواری توسعه پیدا کرده است . پدر متوفی اظهار داشت که از این تغییرات بی اطلاع بوده و وی تغییری نداده است و حدس این بود که این تغییرات کار مالک قبلی است .
- کارشناس دادگستری برای چک کردن دودکش ها از روی پشت بام سنگی به طناب آویزان کرد و عمودی بودن آن را تائید کرد. ولی در داخل اتاق خواب دودکش به شکل سیفونی تغییر مسیر داده بود و قرار شد که به مالک قبلی این موضوع اطلاع داده شود و او را احضار کنند . از اداره آگاهی به او زنگ میزنند و میگویند که در ساختمان قبلی شما؛ مرگ خاموش اتفاق افتاده و یک نفر فوت کرده است و باید برای ادای توضیحات در آگاهی حاضر شود . او هم که متوجه وخامت اوضاع میشود ، وحشت زده فرار کرده و به آگاهی نمیرود . اداره آگاهی آدرس او را از طریق بنگاه املاکی که همان حوالی بود پیدا میکند و به خانه اش مراجعه می کنند اما همسرش به دروغ میگوید که مرد خانه متواری است و از او اطلاعی ندارد .کارشناس دادگستری گزارش را به بازپرسی نمی فرستاد تا همه جزئیات ماجرا مشخص و معلوم شود . بازپرس با اجازه دادستان حکم جلب مرد فراری را صادر میکند و ماموران آگاهی به خانه وی ریختند ولی بازاو را پیدا نمی کنند . بازپرس از کارشناس دادگستری خواست نظر کارشناسی خود را قاطعانه بنویسد ولی او نپذیرفت و استدلال جالبی کرد و گفت سازنده و ناظرها و مجری گاز مدعی اند تغییرات توسط مرد فراری انجام شده ولی او هنوز دفاع نکرده و اینها الان خودشان متهم اند و شاید خودشان موقع احداث ساختمان اشتباه کرده اند .
بازپرس تصمیم داشت تقصیر را برگردن این 4 نفر بیاندازد اما اینها ادعای بیگناهی کردند . بازپرس گفت پس مرد فراری را پیدا کنید تا تبرئه شوید . اینها گفتند وقتی آگاهی و کلانتری او را پیدا نمیکنند ما چطور میتوانیم اورا پیدا کنیم . بازپرس توضیح داد که شما 4 نفر فعلاً مقصرید تا وقتی که مرد فراری پیدا شود و بعد از او شکایت کنید و اثبات کنید که او مقصر است .
مشابه این حادثه در سقوط سنگ نما اتفاق افتاد که باعث مرگ یک عابر شد و سازنده و مدیر ساختمان و ناظر سازه مقصر شدند . سازنده وقتی قرارداد سنگ کاری را به هیات سه نفره کارشناسان دادگستری نشان داد 15 % تقصیر به سنگ کار تعلق گرفت ولی سنگ کار فراری بود و هیچ وقت پیدا نشد لذا درصد تقصیراوستای سنگ کار هم به سازنده تعلق گرفت چون از اذناب و تیم اجرایی او بود . به سازنده گفتند هر وقت پیمانکار سنگ کاری را پیدا کردی از او شکایت کند و سهم تقصیر خود را از او بگیرد . فعلاً رویه قضایی در کشور ما این است که باید فرد فراری را خود شاکی پیدا کند و تحویل مراجع قضایی دهد.ممکن است گفته شود که این رویه؛ قانونی نیست؛که این خود بحث دیگری است .در اینجا فعلاً بحث رویه شناسی و راه حل جویی است نه کار دیگر .
- خلاصه این که بازپرس این 4 نفر را متهم دانست تا وقتی که مرد فراری پیدا شود و مقصر بودنش ثابت گردد . حتی نجار را پیدا کردند و او تایید کرد که جای لوله دودکش توسط مرد فراری تغییر کرده است . همین اظهارات نجار کمک کرد که پرونده معلق بماند تا مرد فراری پیدا شود .
ناظر سازه و ناظر گاز با راهنمایی جناب مهندس میر رضوی جلسه ای گذاشتند و تلفنی با کارشناس دادگستری هم صحبت کردند . کارشناس مجدداً گفت اگرچه شواهد و قراین نشان میدهد مرد فراری مقصر است ولی احتمال تبانی سازنده و ناظرها هم وجود دارد و فعلاً نمیشود در این خصوص نظری داد . به پیشنهاد آقای میر رضوی قرار شد این 4 نفر درهمه ساعات شبانه روز به نوبت، هر 6 ساعت یک نفرشان در یک نقطه کور و دور از دید کشیک بدهند تا مرد فراری را پیدا کنند چون بالاخره برای سرکشی به خانه اش خواهد رفت . قرار شد تلفنهای همراهشان همیشه روشن و در دسترس باشد و به محض دیدن مرد فراری او را گرفته و با کمک کلانتری و خود این 4 نفر او را دستگیر کنند و حتی اگر لازم شد وارد خانه و حیاط او شوند . القصه ظرف 4 تا 5 روز در یک نیمه شب ، مرد فراری حین ورود به خانه توسط یکی از اینها دیده شد و درگیر شدند و با اطلاع و کمک کلانتری و بقیه افراد ، دستگیر و تحویل مقامات قضایی شد . ابتدا در مواجهه با قاضی منکر تغییر دودکش شد ولی بالاخره اقرار کرد.
- مرد فراری گفت تغییرات کار خود این 4 نفر است . کارشناس دادگستری گفت حالا که منکر میشود پس باید این ادعا توسط 4 نفر دیگر ثابت شود . نجار به عنوان شاهد آمد و در مواجهه با او گفت به آن نشانی که به سراغ من آمدی و درخواست تغییرات کردی و دودکش را جابجا کردی و به کارت بانکی من پول ریختی . قاضی به مرد فراری گفت چرا به نجار پول دادی ؟ گفت برای کارهای نجاری و خلاصه بدون کتک و تنها با استدلال و مواجهه با نجار به حرف آمد و اقرار کرد . با این اقرار ، کارشناس دادگستری 100% تقصیر را به او داد . این مرد به زندان افتاد و حتی با وثیقه هم توسط بازپرس آزاد نشد چون بیم فرار او بود . در دادگاه بدوی و سپس در دادگاه تجدید نظر به 100% پرداخت دیه و یک سال زندان محکوم شد .
در دادنامه او بعد از تشریح ماجرا یک جمله مهم و طلایی بود :
چون ساختمان سازی یک صنعت است و دخالت افراد غیر متخصص در آن میتواند جرم ایجاد نماید لذا به پرداخت یک دیه و یک سال زندان تعزیری محکوم میشود .
مهندسان ناظردر این پرونده تبرئه شدند . آقای مهندس میر رضوی تعریف کردند که برای کشف علت این تغییرات و پژوهش در مورد ریشه های روانشناختی این کار تقاضای دیدار با مرد فراری را داشتند . بعد از این که این مرد با وثیقه آزاد شد تا پول دیه را فراهم کند یک روز با شیرینی و با همراهی ناظر گاز به خانه او میروند وضمن توضیح که ایشان از کلانتری و دادگاه نیامده اند و فقط پژوهشگر هستند؛ آن مرد را راضی به اعتراف مینمایند.
- متهم در توجیه علت این که چرا دودکش جدید داخل دیوار را به صورت افقی یا مایل رو به بالا اجرا نکرده بلکه به صورت رو به پایین اجرا کرده بود گفت : من یک بخاری گازی و لوله دودکش فلزی و زانویی از قبل داشتم که آن ها را کنار دیوار در محل نصب اینها قرار دادم . لوله دودکش طویل بود و برای این که مجبور به بریدن دودکش یک و نیم متری فلزی موجود و متصل به بخاری نشوم بخاری و لوله دودکش و زانویی ها را همانطور کنار دیوار گذاشتم و محل برخورد زانویی فلزی به دیوار را روی دیوار علامت زدم تا دریچه دودکش را در آنجا تعبیه کنم . چون اره برای بریدن لوله بلند دودکش فلزی نداشتم و نمیخواستم دودکش فلزی جدیدی بخرم .
عجب کار احمقانه ای !!!و چه فاجعه ای !!!؟؟؟به خاطر نبریدن لوله یا نخریدن لوله دودکش جدید با قیمت بسیار ناچیز خانواده ای عزیز ترین کس خود را دست داد.
به قول یک مثل عربی : البقره عنده البقراط . گاو پیش او ( متهم ) بقراط حکیم است .
با این کار احمقانه که کرده بود هم مستحق دیه بود و هم زندان و یک سال زندان هم برایش کم بود .
در ادامه ، راه حل قانونی تغییرات دودکش تشریح میشود با یک مثال واقعی از آقای مهندس میررضوی درمورد تغییر دودکش شومینه خانه اش .
ایشان در سال 1385 یک واحد آپارتمانی یک خوابه 56 متری در طبقه چهارم ( طبقه آخر ) ساختمانی در نارمک را خریداری میکنند، که گرمایش هال با شومینه گازی و اتاق خواب با بخاری گازی و سیستم گرمایش آب با آبگرمکن گازی دیواری بود . شهریور 1386 این را واحد را رهن دادند و مستاجر در زمستان همان سال اطلاع میدهد که شومینه دود پس می دهد چون قیف شومینه درست اجرا نشده بود و علیرغم داشتن دامپر باز هم دود پس می داد . تصمیم گرفتند شومینه را بردارند و بخاری گازی نصب کنند ضمناً قابل ذکر است که همه دودکش ها و آبگرمکن چک شده بودند و همگی سالم بودند .
- برای اخذ مجوز و تایید این تغییرات و همچنین معرفی ناظر گازبه نظام مهندسی مراجعه میکنند.یک مهندس ناظر گاز دقیق و حرفه ای و یک نفر مجری گاز به ایشان معرفی میشوند و تغییرات را انجام میدهند و از جمله طبق دستور ناظر گاز ، محل آبگرمکن کمی جابجا شده تا دقیقاً زیر دودکش و عمودی قرارگیردو نهایت موردتایید قرارگرفت.
مهندس ناظر گاز، متعجب از اینکه مهندس میر رضوی، علیرغم داشتن دانش مهندسی و همچنین آگاهی لازم نسبت به تغییرات گاز باز هم درخواست ناظر گاز کرده اند و از علت این کار مهندس میررضوی سوال میکنند.
در پاسخ می شنود که با آمدن ناظر گاز و اخذ تاییدیه ازطرف او ، هر گونه حادثه مربوط به گاز و دودکش و … بر عهده ناظر و مجری گاز خواهد بود نه مالک خانه . داشتن دانش کافی نیست بلکه باید صلاحیت قانونی تایید کار هم وجود داشته باشد که آقای میررضوی پروانه صلاحیت نداشتند . حتی برای این کار ساده هم تاییدیه ناظر گاز لازم است . چه رسد به تغییرات خیلی بزرگ و خطرناک که بدون دانش و اطلاع و مجوزهای قانونی و بدون نظارت ناظر گاز انجام میشود .
پرونده هایی هست که موتورخانه و شوفاژها برچیده شده و بخاری گازی جای آنها نصب شده و ناظر گاز مقصر اعلام شده است و به سختی توانسته اند بیگناهی شان را ثابت کنند .